حرف منطقی
بعد از عرض چِکارَت، خدمت ساحتت عرض میشود که خودت هم خوب میدانی که فجیعاً دست به یقهایم؛ من یکی دو تا «تاون سنتر»ات را گرفتهام، تو هم شترهایت را ریختهای داخل «بِیٔس» ما، مشغول کشتن «ویلِجِر»های مایی. یکی دو تا مجیک «ترِیٔتور» هم زدهای روی بکس مخلص ما؛ که هر چند عَر-صِیحهمان را درآوردهای، ولی چون وضع اقتصادمان خوب است، به هر حال تحمل در کار میآوریم. خلاصه بازیمان به مدد زیادهخواهی هر دومان، خیلی گرم است.
این وسط میبخشی اگر یک مجیک «پیس» میزنم که ۳ دقیقهای صلح کنیم، میخواهم خدمتت چیزی عرض کنم خارج دعوای معمولمان.
آقا جان! شما برو یک سری به چند تایی از این وبلاگهای مدعیان فم.ینیزم بزن، بیا با هم ببینیم هم عقیدهایم که بخش تندرو این عزیزان، زن جماعت به هیچ کجایشان نیست که هیچ، همچین رگههای نرینه میزنند به کار؟ نمیدانم چرا، ولی شدیداً حس میکنم پشت این همه عربدهکشی و بحث سر «جدایی مفهومی زایندگی و زنانگی» و این جور «اشعار» بد آهنگ، یک علاقهی خیلی عمیقی به بیلیارد جیبی هم هست، که مسلماً نکته را میگیری و جسارت مرا میبخشی! برای من خیلی هم عجیب است که این انسانها، همه از دم «آتهایست» هستند؛ اما بگویی نگویی انگار به تناسخ هم اعتقادکی دارند، چون اطمینانی درونی دارند به اینکه فرصت زندگی دومی هم هست، که اینطور از چیزی که هستند، ناراضیاند و فرصت «بودن» را هدر میدهند.
حالا چرا یخهکشی دلپذیرمان را نگه داشتم و صفحهی چت تو را باز کردم؟ حقیقتش گفتم شاید توی دست و بالت، چند دستگاه سنبل زنپسند - ولو کارکرده و دست دوم - داشته باشی، حالی منفجر کنی و به قیمت مناسب در اختیار این رقیب شفیقت بگذاری، یک وقت دیدی عیدی، وقتی، هدیه فرستادم خدمت این نسوان، نصب کنند و دست از سر این سبٔک فم.ینیزم عربدهکش و گرانجانی دلخراششان بردارند، شاید عرصه را برای چند نفر انسان مؤدب و متین و کار درست که سودای سنبل ندارند باز گذاشتند، تا این نیمهی دیگر مظلوم جامعه هم بالاخره به حق و حقوق خودشان برسند و از این زندگی، حال مورد نیاز خودشان را استخراج کنند. ایول داری اگر تخفیف مناسبی هم بدهی که بیشتر بردارم، گوشی که دستت است؛ خواهان زیاد دارد!
دیگر فرصت مجیک صلح ما هم تمام شد، یک لشگر تیرانداز فرستادهام سراغ «تِمپِل»ات، بکس متعبدت را از دم تیغ بگذرانند، شاید بتوانم در فرصت مناسب یکی دیگر از «تاون سنتر»هایت را هم بگیرم، بدهم دست چهار تا «ویلجر» چیز فهم، آبادش کنند.
زیاده عرضی نیست! فقط قربان دستت، یادت نرود...
* آن قسمتهایی که بوی باقالی و جاده خاکی میدهند، مربوط به بازی «Age of Mythology» هستند که محلول حالش شدهام، نافرم!
نظر:
یکمی پروفشنال بود و از سطح معلومات من بالاتر...ولی به جاهائی که متوجه شدم خیلی خندیدم... ولی به طور کلی شدیداً با این تفکر فمینیستی مشکل دارم!!!
چرا فکر میکنی نسوان فمینیست سنبل میخوان؟؟ من فکر میکنم مسئله اینه که بعضیا ا ا ا !فکر میکنن که هر کی زن غار نشین و البته مجهز به سیستم اپیلیدی نباشه، از جنسش ناراضیه و سنبل میخواد! نکته اش اینه که به جون خودم از این مدل جماعت نسوان تو کوی و برزن ریخته! فقط کافیه یه سوت چشم از نسوان فمینست که زیاد هم نیست تعدادشون بردارید، اون وقت تا دلت بخواد کیس واسه نیمه مظلووووم؟!!! جامعه پیدا می کنی در حد موشک جناب اقای دلگرمی!! سنبل ها هم که رسید نگهدارشون.....استغفر الله! حیف که میخوام ماخوذ به حیا باشم!
مشکل اینه که هم خدا رو میخواید هم خرما رو! به قول خودت بالام جان، تا به اون مجوج سوم که زنان های تک برون دادش باشه، بخوایم برسیم یه کم زمان میبره که خدا به بچههای شما هم صبرش رو بده ایشالا! توقع ها هاااااااا! آدم می ماند!
در ضمن! برعکس نهند نام زنگي کافور! تیتر رو میگم!P:
شما لازمه یکبار دیگه با دقت پست رو بخونی.
پیشنهاد قدیم من به شما، در مورد استفادهی روز افزون از قوهی فکر، به جای خودش باقیه.
چون شما به هر حال تو اون خط نیستی، عارضم که بنده نوشتم «بخش تندرو این عزیزان» و منظورم «کل آن عزیزان» نبود. در واقع، نظرم یکی دو نفر خاص بود.
1-حوزه تفکر دست شماس، نوبت به ما نمیرسه. شکر خدا اقلا واسه ما جای پیشرفتی هست (روز افزون)! شما بپّا تو سکون اوجی که هستی، خوابت نبره.
2- به هر حال نظری که دادم حتی با لحاظ نکته تستی شما، تغییری نمیکنه!
azizam
yaad e oon roozi oftadam ke oomadi daneshgaah tehran baa toop e por gofti tatibetoon o midam o nazashtam be age e 2 beresi nafaset o gereftam. too oon age hattaa shotor o inaa nashodeh bood vaghtesh, kaar be tejarat nakeshideh bood ke soorakh shodi.
haalaa omidvaram betooni ye doone hard ro bebari ke age natooni hanooz in baazi ro kaamel dark nakardi
zendeh baa IJ
khodet midooni maa behesh migim Ij, mesle sandivij
گرم دمی داری ای دلگرم!
خوب راستش یا من خنگم یا تو سخت می نویسی. چون خیلی مبهم می نویسی. امروزه روز می گن، آقا پیچیده ننویسین. هی جمله رو نپیچونین. شکر خدا که توی کار نوشتن تحقیق نیستی و گرنه جماعت نسوان که چه عرض کنم، نرینه جماعت هم نمی فهمیدن. ولی خوب کامنت رو که خوندم و دوباره خوندم نوشته رو فهمیدم به
زبان دُره نادره دُر دَر می کنی. راستش این فمنیست ها و کلا به نظر من هر ایسمی مساویه با مشکل. یعنی من فمنیست نرمال ندیدم تا به حال، یعنی توی زندگیشون هم کلی مشکل دارن.. اینا یه جورای دارن می رینن به همه چی. من زنانگی رو باور دارم و به خاطر همین فرق بین زن و مرد رو هم قبول دارم. بماند.
حوصله بحث ندارم. ولی آرزو می کنم یه روزی زنهای اونجا به حق و حقوقی که الان ندارن برسن.و خداوند ریشه هر آدم نا متعادلی رو از روی این کره مسخره بر داره...دنیا....
کلیک کنید و حرف دلتان را بزنید