Man is free at the moment he wishes to be



چه خبر؟



خبری نیست در این دایره‌ی تنهایی / جز دمي ملتهب و شور سري سودايي /
دوستان منکسر و لشکر غم فاتح دل / «از خدا مي‌طلبم صحبت روشن‌رايي»* /
عربده چير شده بر سخن اهل نظر / خرد و نکته ندارد اثر و کارايي /
آتش کينه‌ي اين شهر جهان خواهد سوخت / چه دهم شرح مصيبت که تو خود دانايي /
همه‌ي عمر به خواندن طی و سودي حاصل / نشد و مانده به ما بغض و هوس دارايي /
خوش بود دم به دم ار باده خرابم دارد / که مرا نيست اميد بهي و فردايي /
شب کنم جامه از اين قالب افسرده تهي / صبحدم گر ندمد روح به تن سارايي /
ياد ما کردي اگر، بي مي و معشوقه مکن / لحظه لحظه همه عمرت خوشي و آقايي /

- ۱۹ دی ۱۳۸۷ برای پویان

* مصرع از حافظ
نقل مطالب با ذکر مأخذ آزاد است.