روز داوری
عارف دنیا را دشنام میدهد و سوسیالیست جامعه را؛ این هر دو مسبب ناتوانی ذاتی خویش در خوشبختی را، در بیرون خویش میجویند؛ و هر دو، در آن غریزهی تبهگن انتقام که در پی شکست انسان خوارمایه روی میدهد، با هم یکسانند. نیاز به انتقام، که نیاز به لذت است، گریبان هر چیزی را میتواند بگیرد: «روز داوری» خود چیزی جز چشیدن مزه خوش و آرامبخش انتقام نیست. انقلابی که کارگر سوسیالیست به دنبال آن است، تنها کمی اندیشیدهتر است و بس.
نظر:
شکر خدا که ما نه عارفیم نه سوسیالیست. نهایتا یه معجونی هستیم با علایق لیبرالی D:
اما خودمانیم هاااااا! گیر دادی به این کلمه تبهگن! D:
;)
هاااا! این بلستتون هم خوب چیزیه آقای دلگرمی! خوشمان آمد
البته گوینده اش تا حدی یک نگاه خطی!! داشته! ملتفتیت که!:))D:
سلام گرم بنده را به برادر امیر (متخلص به کورلئونه) برسانید... امید که لبخندی بر لبان این عزیز ببینیم
mibinam ke nickname haaye maa baaztaab e jahaani daashte
1- احسنت !...100% موافقم...
2- آقا جان مستدعی است اجازه فرمایید اینجانب هم در نوشته های آتی از کلمۀ میمون تبهگن استفاده کنیم....خوب کلمه ای است.
برادر دورهگرد؛
این تبهگنی، ابداع من نیست؛ حتی میتوانم گفت که در آن شش واحد برنامهریزی خطی و غیرخطی کذایی، پوستم را کند و دشمن شماره یک من بود! ولی درست میفرمایید؛ خوب کلمهای است!
کلیک کنید و حرف دلتان را بزنید