Man is free at the moment he wishes to be



توهم برتری



چند بار از رسانه‌های عمومی شنیده‌اید که عضو ملتی بزرگ و صاحب تمدن هستید؟ چند بار شنیده‌اید که ‏عضو مردمی هستید که باهوشترین مردم دنیا هستند؟ رسانه‌های عمومی سعی فراوانی دارند تا به ما بقبولانند ‏که ما لایق هر گونه پیشرفتی هستیم، و هر چیز خوبی که مردم پر تلاش دیگر دنیا به دست آورده‌اند، حق ‏مسلم ماست. همه ما اعتقاد راسخ داریم که پیشرفت امروزین امارات متحده عربی، حق مسلم ما بوده و از ما ‏دزدیده شده. همه فکر می‌کنیم که بلاشک و تردید، مردم ایرانی از اعراب باهوشتر و بافرهنگ‌تر هستند و ‏بطور پیشفرض هرگز هیچ عربی نمی‌تواند از یک ایرانی پیشی بگیرد. ما بطور پیشفرض خود را از مردم ‏پاکستان و ترکیه برتر فرض می‌کنیم، دلیل ما... ما به دلیل نیازی نداریم! تاریخ ما بهترین دلیل ماست! تخت ‏جمشید، برترین بنای کل تاریخ، و امپراتوری هخامنشی پیشرفته‌ترین نظام سیاسی و آزاداندیش‌ترین ‏حکومت‌های سراسر تاریخ بوده است. امروز هم ما از افغانستان و عراق جلوتریم، چون امریکا جرأت حمله به ‏ایران را ندارد!‏

واقعیت ولی بسیار بسیار دورتر از چیزی است که برای خود ساخته‌ایم. نتایجی که ما طی تاریخ معاصر خودمان ‏گرفته‌ایم، و نحوه زندگی ما روایتی متفاوت است.‏

پیش از اینکه مرا به عنوان یک وطن‌فروش غرب‌زده و خودباخته آتش‌باران کنید، بیایید وضعیت خودمان را این بار از ‏دیدگاه من بررسی کنیم:‏

‏۱- قابلیت نظامی: در یک کلام طعم تیغ ایرانی سالهاست که از یادها رفته! طی دوره‌ای ۶۰ ساله حدود ۱۵۰ ‏سال پیش ما حدود نیمی از خاک کشورمان را شامل مهمترین نقاط ژئوپلیتیکی و استراتژیک مانند قفقاز و ‏ماورای قفقاز (راه به دریای سیاه)، افغانستان و ترکستان (جاپای ما در آسیای مرکزی و خط مقدم جبهه آینده ‏ما در مقابل چین) و جنوب عراق (مناطق مهم نفتی و جاپای ما به قلب خاورمیانه) را از دست دادیم. در دوره ‏پهلوی دوم جزایر خلیج فارس مانند بحرین را از دست دادیم که امروز رقیب نفتی ما در میادین نفتی و گازی ‏شده‌اند و مفاخر مسلم تاریخی-ملی ما را برای خودشان جعل می‌کنند.‏
طی ۲۰۰ سال گذشته ما بجز پیروزیهای مقطعی کوتاه، هیچ پیروزی دیرپا و استراتژیکی نداشته‌ایم و همه ‏جنگ‌ها را یا شکست قطعی خورده و یا بطور بنیادین متوقف شده‌ایم. تمامی جنگ‌های ما با روس‌ها و ‏انگلیسی‌ها به شکست نهایی ما منجر شده‌اند. در مقابل عراق با جمعیتی بیش از ۳ برابر ، بیش از ۷۰۰۰۰۰ ‏هزار کشته و ۳۰۰ هزار زخمی و جانباز و مفقود الاثر (بخوانید کشته) دادیم و بیش از ۱۰۰۰ میلیارد دلار ‏خسارت دیدیم و ... [اینجا را پس از چند ماه مشمول خودسانسوری کردیم!]‏

خلاصه این از هوش و برتری ما در زمینه نیروی نظامی. نوشته بالا فقط یک خلاصه غیرکارشناسانه است و ‏شامل بخش کوچکی از توانمندی‌های ایران است. ولی فکر می‌کنم به اندازه کافی روشنگر بود که بدون ‏گزافه‌گویی، تصویری کلی از توانایی نظامی ما را نشان بدهد.‏

‏۲- قابلیت سیاسی: ...او خود خورشید تابان! با اکثریت دنیای متمدن مشکل داریم، کار بجایی رسیده که گاهی ‏در امارات هم انگشت نگاریمان می‌کنند، ناچاریم بخاطر مساله هسته‌ای، وزیر امور خارجه‌مان را بفرستیم ‏کنفرانس کشور‌های عربی که بگویند جزایر سه گانه متعلق به امارات است و طرف بناچار زیر سبیلی بگذراند و ‏صدایش در نیاید، برای ساده‌ترین ویزای اروپا گاهی چند ماه در صف می‌مانیم، بهترین دوستانمان ‏حکومت‌های چین و روسیه و سوریه و کره‌شمالی‌اند (که بحق از نظر خودمان و سایر ملل دنیا آشغالترین ‏حکومت‌های دنیا هستند) و هنوز نتوانسته‌ایم ثابت کنیم که تروریست نیستیم که هیچ، هر سال چند بار ‏رودست می‌خوریم و همین دوستان جان جانی هم در سازمان ملل به قطعنامه‌های تحریم بر علیه ما رأی ‏‏(منفی نه، ممتنع هم نه، بلکه) مثبت می‌دهند! در زمینه سیاست داخلی حرفی نمی‌زنم، چون از آب خنک ‏خوشم نمی‌آید! بهرحال آنرا که عیان است، چه حاجت به بیان است. فساد اداری و رشد اقتصادی و امثالهم ‏وضعشان مشخص است. بهر حال ملت باهوش، دشمنش را نسبت به ابعاد و توانایی‌ها و از همه مهمتر ‏اعتقادات و جهانبینی خود انتخاب می‌کند! به نظر من ما در این مورد، سوراخ دعا را گم کرده‌ایم!‏

‏۳- قابلیت هنری، ادبی، موسیقی: بخش مدرن، مردمی و پیشرو موسیقی که یا تعطیل است یا زیر زمینی و یا ‏لوس آنجلسی! این بخش شامل قسمت مهمی از پاپ، کل راک و رپ و ترنس و ... می‌شود. ما در ایران ‏صاحب شعرهای فراملی و فراتاریخی حافظ و مولوی هم شده‌ایم، به همین خاطر اجازه نمی‌دهیم کسی جز با ‏موسیقی سنتی، شعر اساتید سخن را بخواند. این از فاتحه امثال اوهام و ...! پاپ اول حرام بود، اما تا دیدیم ‏موسیقی‌های خیابانی مانند رپ و راک، دارند حرف‌های بودار می‌زنند و کاملاً خارج از کنترل هستند، پاپ ‏مستحب هم شد (البته نه پاپ بدرد بخور بلکه پاپ پوچ، پاپ تو خالی، پاپ تریاکی و اُوِردوز، و پاپ قر کمری!)‏
موسیقی سنتی هم بجز استثناها (مثل همایون شجریان) در اختیار اساتیدی است که همه بالای ۵۰ سال دارند ‏و عمر هنریشان لب بام است و من که جانشینی در آینده نزدیک نمی‌بینم.‏
ساز هم که حرام است، تلویزیون استاد دوتار نشان می‌دهد که در حال نواختن است، ولی سازش را پشت گل ‏و زنبور و هزار دکور دیگر مخفی می‌کنند!!! این هم از هوش ایرانی! بارک الله!‏
مجسمه‌سازی هم حرام است، مگر اینکه خیلی آبستره (‏Abstract‏) باشد. این یعنی اینکه مجسمه انسان ‏نمی‌توان ساخت مگر اینکه خیلی زشت باشد و زنانه نباشد. اینکه خوب است، به جنگ مانکن‌های فروشگاه‌ها ‏هم رفته‌ایم.‏
سینما تا از حالت جلف یا تجربه‌آموزی درآمد و شروع کرد به حرف زدن، خفه‌اش کردیم و تازه فهمیدیم همان جلف بهتر بود! الآن هم که اصولا فیلم ‏بدردبخور اجازه ساخت نمی‌گیرد، نصف اهالی سینما هم که یا تریاکی هستند، یا با ارشاد قهرند، یا به قضا رضا ‏داده‌اند و تقریباً تو مایه‌های روحوضی بازی می‌کنند. بعضی از سینماگران مطرح ما هم فراری شده‌اند و یا مثل ‏کیارستمی فقط وقتی ایرانند که فیلم می‌سازند، وگرنه نه فیلم را در ایران اکران می‌کنند، نه موضوعاتشان ‏فضای ایرانی دارد. یک عده هم مثل مخملباف از آن ور بام افتاده‌اند و "ث.ک.ص و فلسفه" با شرکت ‏بازیگران برهنه می‌سازند! ظاهرا سینما در ایران فقط یک قدم تا پایین کشیدن کرکره فاصله دارد. فقط ‏سینمای دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ ایران حقیقتاً تلألویی داشت که مایه‌ي افتخار و لذت شد.‏
تئاتر تلویحاً تعطیل! ما سعی می‌کنیم با کارهای بیضایی و سمندریان گاهی حالکی بکنیم، ولی خودمانیم حتی ‏اینها هم کارهایی مشابه سالهای آغازینشان نمی‌توانند/امکانش را ندارند که بکنند.‏
شعر و ادبیات هم که قربانش بروم: نه شاعر چشمگیر جدیدی داریم، نه نویسنده. گاهی ستاره‌ای می‌درخشد، ‏ولی در جامعه‌ای که قیمت پیتزا و کتاب یکی است و باز هم ملت پیتزا فروشی را رها نمی‌کنند که سری به ‏کتاب‌فروشی بزنند، تعجبی ندارد که ‏Fastfoodها دارند جای کتابفروشی‌ها را می‌گیرند. سرانه کتابخوانی در ‏حد معدود دقیقه در سال است، و تا کسی هم میزان کتابخوانیش از همین چند دقیقه معدود تجاوز می‌کند، فوراً دمش را ‏می‌گذارد روی کولش و الفرار!‏

‏۴- قابلیت فرهنگی: از حق نگذریم: ایران هنوز هم تأثیر فرهنگی عظیمی در ماورای مرزهای جغرافیایی خود ‏دارد. ولی به نظر من اولا این تأثیر در حال کم شدن است نه زیاد شدن، ثانیاً این تأثیر بیشتر در کشورهایی ‏است که سابقاً خود از اقمار ارضی ایران بوده‌اند و ثالثاً بخش مهمی از این تأثیر از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای ‏خارج از ایران است که بسیاری از آنها از لوس‌انجلس سرچشمه می‌گیرند، نه داخل ایران! شما در آلمان هم ‏می‌توانید در یک کافه یا دیسکو معمولی آهنگ روز لوس‌انجلسی پیدا کنید و همراه آن زمزمه کنید یا برقصید، ‏ولی پیدا کردن آهنگ‌های خوانندگان درون مرزی مطلب دیگری است! درون مرزیان انگیزه و یا آزادی/امکان ‏سیاسی/اقتصادی چندانی برای عرضه جهانی کارهایشان ندارند، حال آنکه برون‌مرزی‌ها نه تنها انگیزه ‏بیشتری دارند، بلکه فعالتر هم هستند!‏
علاوه بر این، فرهنگ عام در ایران با مغز در حال سقوط است. نگاهی به رانندگی، نحوه صف ایستادن در ‏نانوایی یا بانک و پست، نحوه برخورد مردم با هم، روش مذاکره و مباحثه و کار مشترک و گروهی و اهمیت ‏برای تحقیق و توسعه و نگاه به اخلاق و عفت و ادب، شایسته پروری و شایسته سالاری و ... در ایران که ‏بیندازیم، می‌بینیم هر چند زرق و برق زندگی عامه مردم بیشتر شده است، اما تعامل‌پذیری و میزان احترام ‏برای یکدیگر کمتر شده و در مواردی از میان رفته است. اصولا کار به جایی رسیده که دیگر در بسیاری از ‏موارد معیارهای اجتماعی مورد توافق عام وجود ندارند.‏

از دموکراسی و آزادی بیان و حقوق زن و فرهنگ شهرنشینی و ... حرفی نمی‌زنم که بقیه همه چیز را گفته‌اند. ظاهرا هزار و خرده‌ای سال پیش اتفاقاتی در ایران افتاد که ما ظرفیت آزاداندیشی و آزادگی و تحمل و احترام به سایرین را بطور کلی از دست دادیم!

ایرانیان به علت سرخوردگی‌های اخیر سیاسی/نظامی/اقتصادی/فرهنگی و مشکلی به نام عدم مقبولیت ‏جهانی، فرار به درون کرده‌اند و اسیر حباب خودساخته شده‌اند. ما چون از بیرون دست و پایمان را طوری بسته ‏می‌بینیم که امکان حرکت نداریم، به درون فرار کرده‌ایم. اگر نگاهی به این لینک در ویکیپدیا بیندازید (برای ‏دید پیدا کردن خوب است، وگرنه ویکیپدیا به عنوان رفرنس یک خودکشی علمی است!) متوجه می‌شوید چرا وقتی کسی ‏می‌گوید ایرانیان باهوشترین ملل دنیا هستند من حس فحش خوردگی پیدا می‌کنم! و تازه خبر بهتر اینکه ‏اکثریتی از تحصیلکرده‌های ایرانی بطور بی‌وقفه و سالیانه در حال مهاجرت و خروج از ایران است! این یعنی ‏حوضچه ژنتیک ایرانیان هر روز از ژنهای پدران و مادران باهوش خالی و خالی‌تر می‌شود!‏

انگار ما فکر می‌کنیم به خاطر برتری مطلق هوشمان، هرچقدر که زمان که بخواهیم می‌توانیم از دست بدهیم، چون هوشمان عقب افتادگیمان را جبران خواهد کرد (پارادکس رو حال می‌کنید؟) لطیفه هم اگر تکراری شود، روضه می‌شود! از این خبرها نیست. یادمان باشد که مردم متمدن کاسی بومی ایران و کلیه مردمان متمدن کناره مدیترانه، حدود 5 هزار سال پیش کاملاً مغلوب نژاد توانمندتری شدند که خود را آریایی خطاب می‌کردند. وقتی قوم برتر مسلط شد، هیچ نشانی از قوم پیشین نماند که نماند. باید جدی باشیم و نبرد تمدن را جدی بگیریم. مردمی باهوشترند که بیشتر کار و تلاش می‌کنند، بیشتر می‌اندیشند و خود را بهتر سازماندهی می‌کنند و از امکانات محیطی نهایت استفاده را می‌برند و در هیچ رقابتی کوتاهی نمی‌کنند. ما هیچ کدام از این مشخصه‌ها را نداریم. خطر اصلی اینجاست که ما اکثر فناوری روز را تهدیدآمیز تلقی می‌کنیم و در نتیجه حتی وقتی پارادایم‌ها هم عوض می‌شوند ما باز عقب می‌مانیم. (نمونه: فناوری اطلاعات، فناوری ژنتیک، فناوری نانو، ...)

***

جای همه خالی، رفته بودیم ۱۳ به در! باهوش‌ترین ملت دنیا، با تخلفات دهشتناک رانندگی، راهها را بسته بود، جان خود و ‏دیگران را بارها به خطر انداخت (و طلبکار هم بود) و نمی‌توانست سرش به کار خودش باشد و دائم سعی ‏می‌کرد در کار دیگران سرک بکشد! ایرانیان باهوشترین ملت دنیا هستند! بهترین سوژه برای دروغ ۱۳ امسال!

نظر:

daneshjooye iraani aslan yani khafan
shomaa ye masaleye quantum o bedi daneshjooye irani dar yek laahze hal mikoneh vali saayere melal dar 10 saal hal mikonan. daneshjoye irani nasa ro micharkhooneh. hameye amrica ro daneshjooye irooni micharkhooneh. va maa az hameeye inhaa pey be vojood e ye kasi oon bala mibarim , inaa hamash neshaanast ke ye chizi oon bala hast

دروغ سیزده تو رو به این جمله مزین می کنم:
امسال، سال نوآوری و شکوفایی هم هست
:D

ی خوندم پستتون رو.و واقعاااااااا خوشحالم که دیدم این عقیده رو دارید!من هی خودم و میکشو به همه این چیزا رو بگم!که بابا جان!مشت نمونه خرواره!ما ها که توی همین تاریخ معصر،توی همین سال و زمان ،دائم در حال گند زدن و نشون دادن بی فرهنگی و بیشعوری و بی فکری مدام مون هستیم،به چی مون مینازیم؟به تاریخی که تازه اگه توش دقیق بشیم ،یه دور باطله بد تر از دوری که توش هستیم.به هر حال واقعا مرسی که اینقدر خوب نوشتی و این موضوع رو گفتی.البته یه جایی باهاتون مخالفم.که ما هنوز تاثیر فرهنگی داریم ؟؟!!کدوم فرهنگ؟ما که هنوز فرهنگ رعایت کمترین اصول انسانی رو نداریم.ما که اساس زندگیمون دروغه!آخه مگه چیزی هم واسه عرضه میمونه؟!

اااا!مطلبم غیبش زد!گفته بودم که تااااازه،به نظر من اگه احمدی نژاد نبود که ایران و بد نام کنه،هنوز هم ایران گمنام میموند.آره گمنام.چون به گواهی خیلیا که رفتن ،خارجی ها خیلیاشون ایران و نمیشناسن!همون ایرانی که ما معتقدیم کنار تمدنهای بزرگ تاریخ قرار گرفته!همیشه سئوالم اینه که چطور مصر و یونان و همه میشناسن!اما ایران و نه؟ایران و نهایتا در حد یه قوم بربر که توی 300(که البته کامل ندیدم)به تصویر میکشن!پس یا ما واقعا همون بودیم(که با بربریتی که الان از خودمون در میکنیم بعید نیست)یا پس بااااز کار کار انگلیسه(مثل ههمیشه توهم توطئه)به هر حال باز هم ممنون
شاد باشی

سلام

ما در مقابل نیروی نظامی چیزی که به عنوان دشمن خود انتخاب کرده ایم هیچ چیز قابل ملاحظه ای نداریم.

تنها چیزی که در مقابل دشمنان می توانیم به آن تکیه کنیم نیروی مردم است.

و آن چیزی نیست جز دموکراسی

بدرود

نقل مطالب با ذکر مأخذ آزاد است.