شبانه
از عاشقانه سرودن خسته
سر بر بالین که میگذارم
جز رنجی که به لذت خواب مبدل شود
توشهای ندارم
از مکرر کردن زمان خموده
به خانه که بر میگردم
جز ترسی که به شوق منتهی شود
نانی ندارم
سر بر بالین که میگذارم
جز رنجی که به لذت خواب مبدل شود
توشهای ندارم
«دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم»
از مکرر کردن زمان خموده
به خانه که بر میگردم
جز ترسی که به شوق منتهی شود
نانی ندارم
«غمت را میخواهم بخورم، غمت را میخواهم بخورم»
از گزیدن انسان رمیده
سر سوی قرار که میگذارم
جز چشیدن گزی شیرین
اندیشهای ندارم
از گزیدن انسان رمیده
سر سوی قرار که میگذارم
جز چشیدن گزی شیرین
اندیشهای ندارم
«میخواهم ببوسمت، میخواهم ببوسمت، میخواهم ببوسمت»
- ۲۶ خرداد ۱۳۸۷
- ۲۶ خرداد ۱۳۸۷
نظر:
baaaale!khoobe ham ke khaste eed az asheghane soroodan,age khaste naboodid chi migoftid!kheli khoob bood:)
کلیک کنید و حرف دلتان را بزنید